معنی خلیفه دوم عباسی

حل جدول

خلیفه دوم عباسی

منصور دوانقی


خلیفه عباسی

هشام ، معتصم ،‌ امین ، مامون، هارون الرشید، منصور ،مهدی ، هادی


اولین خلیفه عباسی

ابوالعباس سفاح


نخستین خلیفه عباسی

ابوالعباس سفاح

سفاح

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

خلیفه

خلیفه، کاهن

لغت نامه دهخدا

خلیفه

خلیفه. [خ َ ف َ] (اِخ) رجوع به حاجی خلیفه شود.

خلیفه. [خ َ ف َ] (اِخ) شاعری است ترک و او راست: خسرو شیرین به ترکی.

تعبیر خواب

خلیفه

اگر بیند خلیفه گشاده روی بود و با وی به تلطف سخن می گفت، دلیل که خیرات دینی و دنیائی به وی رسد. اگر بیند خلیفه وی را کاری فرمود از کارهای خاص، دلیل که عز و بزرگی یابد و صاحب قدر و جاه شود. اگر بیند خلیفه او را امیر نمود از ولایتی یا از ولایت مسلمانان، دلیل که بزرگی یابد و صاحب قدر و جاه شود. اگر بیند درسرای خلیفه شد، دلیل که از حاجبان و مقربان خلیفه شود. اگر بیند خلیفه چیزی از متاع دنیا به او بخشید، دلیل که منزلت یابد و در میان بزرگان نامدار شود. - محمد بن سیرین

اگر بیند خلیفه با او خصومت می نمود از بهر کاری که تعلق به شرع می داشت، دلیل که حاجتش روا شود و بین مردم سرفراز باشد. اگر بیند در بستر و جایگاه خلیفه خوابیده، دلیل که خلیفه او را زنی دهد یا کنیزکی و یا مالی که با زن خویش آن را هزینه کند. اگر آن بستر خلیفه معروف نبود، دلیل که او را والی کند در ولایت خویش و به قدر فراخی آن بستر، ولایت از دیارش به او سپارد. اگر بیند بر پشت اسبِ خلیفه نشسته بود در ولایت با او شریک بود. اگر بیند در پیش یا پهلوی خلیفه می رفت، دلیل که مقدم شغلهای او بود. اگر بیند خلیفه با او ترشروئی داشت یا خشم، دلیل کند که در دین او فساد و خلل بود. اگر بیند خلیفه شده و از اهل آن نباشد، دلیل که او را مصیبتی رسد، یا به کاری سخت افتد و دشمن بر او افسون کند. اگر بیند خلیفه او را شمشیر داد یا خلعت پوشانید، دلیل که بزرگی و پادشاهی یابد. اگر بیند خلیفه او را به کاری فرستاد، خیر و کرامت یابد. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

فرهنگ معین

خلیفه

جانشین، قائم مقام، پیشوای مسلمانان، جمع خلفاء، خلائف. [خوانش: (خَ فِ) [ع. خلیفه] (اِ.)]

معادل ابجد

خلیفه دوم عباسی

918

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری